پیش بینی می شود که بازارهای مالی استفاده از هوش تجاری تا سال ۲۰۲۵ به ۳۳.۳ میلیارد دلار برسد و واحدهای تجاری بیشتری از این ابزارها استفاده نمایند . با این حال، اگر شرکتها بخواهند از این ابزارها برای رسیدن به اهداف استراتژیک خود استفاده کنند، باید به کیفیت داده بپردازند. این موضوع در استراتژی هوش تجاری بسیار با اهمیت می باشد. حاکمیت هوش تجاری، مجموعه ای از قوانین پایه است که تضمین میکند دادههای مورد استفاده در واحدهای تجاری مختلف با کیفیت بالا، تازه، قابل اجرا و ایمن هستند.
حاکمیت هوش تجاری یک استراتژی گسترده تجاری است که موارد زیر را در سازمان مشخص میکند :
✅دادههای هوش تجاری چگونه به دست آمدهاند؟
✅چگونه دادهها تجزیه و تحلیل میشوند ؟
✅دسترسی به دادهها چگونه میباشد و این دادهها چگونه ذخیره میشوند ؟
📑به عنوان مثال، اگر در سازمانی، دادههای فروش در محل های متفاوت از یکدیگر ذخیره شوند، یا آنها از منابع دادههای مختلف جمعآوری شوند، تجزیه و تحلیل همه مجموعههای داده به یک روش دشوار خواهد بود.
📑مثال دیگر :
فرض کنید دادههای عملکرد مالی یک سازمان قرار است بین سهامداران به اشتراک گذاشته شود. اگر حاکمیت در سازمان وجود نداشته باشد دادهها به صورت پراکنده و با معیارهای مختلف به سهامداران ارسال میگردد. اما حاکمیت به دنبال ایجاد یک فرایند ارسال گزارش در بازه زمانی معین در قالبهای استاندارد با استفاده از راه حلهای مالی خواهد بود.
✅حاکمیت هوش تجاری از چند فرآیند فرعی تشکیل شده است:
1. نظارت بر مصرف داده:
برای اجرای حاکمیت هوش تجاری موثر، استفاده از دادههای کاربران تجاری باید اندازهگیری و نظارت شود. این به تیم توسعه هوش تجاری کمک میکند تا دادهها را بر اساس استفاده شناسایی و دستهبندی کنند.
2. ایجاد محتوای جدید:
بر اساس یافتههای اولیه و دادههای جدیدی که در اختیارتان قرار میگیرد، محتوایی مشابه با موضوع و قابلیت اجرا با سایر دادههایی که قبلاً در جامعه کاربریتان محبوب بودهاند، ایجاد کنید.
3. اندازهگیری میزان اثرگذاری دادهها:
برای بهینهسازی پیادهسازی هوش تجاری، باید مداوم این نکته بررسی شود که استراتژی هوش تجاری در عمل باKPI ها چه رفتاری خواهند داشت.
باید یک سازمان به این گونه سوالات پاسخ دهد که :
✅آیا این استراتژی باعث افزایش بهرهوری کاربر میشود؟
✅آیا زندگی کاری کارمندان را آسانتر میکند؟
✅واکنش واحدهای تجاری مختلف به آن چگونه است؟
و…
باید مدام اندازهگیری کنید که استراتژی هوش تجاری شما چقدر در عمل با KPIها کار میکند.
✅آیا باعث افزایش بهره وری کاربر میشود؟
✅آیا زندگی کارمندان را آسان تر میکند؟
✅واکنش واحدهای تجاری مختلف به آن چگونه است؟
و…
داده های با کیفیت یک استراتژی مؤثر برای حاکمیت هوش تجاری استراتژی است که ناب و ساده باشد و سازمان را از شر دادههای غیرقابل استفاده، دادههای با کیفیت پایین، دادههایی که دیگر با تغییرات مدیریت تغییر/تجارت فعلی مطابقت ندارند را رها نمایند. فقط دادههایی را که باعث شادی در ساختار سازمانی میشوند را نگه دارید!
مدیریت کمیته های حاکمیت:
کمیته های حاکمیت را زیر نظر بگیرید تا مطمئن شوید که تیم های مدیریت پروژه شما به طور مداوم چهار مرحله قبلی را انجام میدهند.
📑سه رکن حاکمیت هوش تجاری چیست؟
حاکمیت هوش تجاری بر سه پایه استوار است:
1. افراد:
افراد همه کاربران، مدیران و توسعه دهندگان کسب و کار هستند که باید برای پیاده سازی حاکمیت هوش تجاری بر روی فرآیندهای موجود با یکدیگر همکاری کنند.
2. فرآیند:
هر فرآیندی که قرار است اجرا شود باید توسط افراد ترسیم و مورد توافق قرار گیرد. ابزارهایی مانند فرآیند کاوی در توسعه هوش تجاری مفید میباشند.
3. فناوری:
هنگامی که افراد بر سر اجرای چارچوب حاکمیت هوش تجاری به توافق رسیدند و فرآیندهای مناسب را انتخاب کردند، میتوانند از راهحلها و ابزارهای هوش تجاری برای ایجاد یک محیط هوش تجاری استفاده نمایند.
منبع : https://research.aimultiple.com/bi-governance
مطالب مرتبط :